کیستی ما

حدودا ده روزی از پیش بینی موسسه اطلاعات علمی تامسون رویترز در زمینه نوبل اقتصاد می گذره. تو این مدت واکنش های مختلفی از حضور یک نام ایرانی در میان هشت نام اعلام شده شنیده و خونده شد. این ایرانی پروفسور هاشم پسران بود. تمامی این واکنش ها یک نقطه مشترک داشتند: ایرانی بودن این فرد. سوالی که همواره ذهن من رو قلقلک داده وقتی اخبار این چنینی از ایرانی ها می شنوم اینه: آیا این افراد واقعا ایرانی هستند؟

پروفسور پسران بعد از اتمام تحصیلات دبیرستان راهی انگلستان میشه و اونجا دکترا می گیره. بعد تو دانشگاه کمبریج تدریس می کنه، یه زن انگلیسی می گیره و الان هم که بازنشسته شده تو دانشگاه کالیفرنیای جنوبی کار می کنه. ایشون مبتکر یک برنامه کامپیوتری در زمینه اقتصادسنجی هستن و یک مدل اقتصاد کلان معروف هم دارند.

ایشون چندتا نکته دارن. اول، ایشون سال هاست که آدم غولی هستن تو اقتصاد. اما نه تو دانشگاه های ایران تدریس کردن و نه تو ایران کار اجرایی کردن. در حالی که می تونستن حداقل به صورت مدعو در شریف تدریس کنن. سالی یک ترم مثلا. خب ایشون این کارا رو اصلا نکردن که البته خرده ای به ایشون نمی گیرم. دوم، ایشون یه انجمن تشکیل دادن و تو خارج مثلا رو اقتصاد ایران می خوان کار کنن! سوم، ایشون ظاهرا با دانشجوهای ایرانیشون اصلا فارسی حرف نمی زدن مگر زمان عید نوروز و در منزل خودشون که به گفته یکی از شاگرداشون منزلی کاملا ایرانی دارن و خانمشون قیمه بادمجون خوشمزه ای می پزن!

حالا سوال من اینه که کسی که نه تو ایران تحصیل کرده، نه بعد تحصیلش به خودش زحمت داده بیاد اینجا دو تا درس ارائه کنه (کار اجرایی و مشاوره اقتصادی تو حلق من!) آیا ایرانی ها باید به نوبل گرفتن ایشون افتخار کنن؟! آیا فرش ایرانی و قیمه بادمجون میشه ایرانی بودن؟ آیا فقط چون اسمش فارسیه میشه ایشون رو ایرانی فرض کرد و چسبوند به افتخارات ملت غیور ایران؟

ما علیرغم داد و فریادی که می زنیم که آی ما فرهنگ غنی و از این جور چیزا داریم، به شدت تهی هستیم و با اداهامون خودمون رو مسخره می کنیم. از آدمی که افتخار نوبل یک چنین فردی رو به خودش نسبت میده تا کسی که فکر می کنه همین که من قیمه بادمجون بخورم یعنی هویت خودمو حفظ کردم، همه همینطور تهی هستیم و اونایی که به عنوان یک ناظر بیرونی نشستن و نظاره می کنن به ریشمون می خندن.

در راستای همین تهی بودن؛ رئیس سازمان گردشگری چند وقتیه که از سفر نیویورک با خودش یه “شیردال” آورده و کلی ام جو داده که افتخار ایرانی ها رو به خاک عزیز وطن برگردوندم! حالا فرض کنیم این شیء اگه تو خاک ایران باشه یا کلا به ایران یه جوری مربوط باشه افتخار داره. بعد از این ماجرا بحث پیش اومد که آیا این شیء اصله یا نه؟ این مقاله نوشته یک آدم دانشگاهیه که نباید خصومتی با کوروش کبیر و فرهنگ (دروغین) غنی ما داشته باشه. دوستمون توضیح میده که این شیء به همراه بسیاری از اشیاء دیگه تاریخی منتسب به شرق میانه، تقلبیه و تو زیرزمین های نیویورک تولید میشه و به قیمت بالا به دلال های اشیاء عتیقه فروخته میشه! حالا جالب تر از این موضوع، موضع گیری مدیر محترم موزه ملیه که گفته اگر هم تقلبی باشه اشکالی نداره، ما هنوز به عنوان نماد افتخار تاریخی و ایرانی ازش استفاده می کنیم!

مردمانی که تهی باشند، همواره به دنبال این می گردن که هویت خودشون رو تو یه چیز بیرونی جستجو کنن و اونو به زور بچسبونن به خودشون. من فکر نمی کنم از یه ژاپنی بپرسی افتخارت چیه، یه خرابه نشونت بده بگه یه زمانی اینجا یه عده آدم زندگی می کردن! میگه افتخار من تویوتا و سونیه! ما اما همیشه به دنبال پیدا کردن افتخاراتمون از زیر خاکیم!

1 thought on “کیستی ما

  1. حاجی یکم تند میری به نظرم!
    حالا من خودمم با اینایی که هر چیز مسخره ای رو میخان جو بیخود بدن مشکل اساسی دارم، این جمله “ملت ما شایسته بهتریناس” رو نمیدونم کدوم احمقی باب کرده که آخه ملت ما مگه چه گلی به عالم زده که شایسته بهترینا باشه، ولی در مورد خاص این آقا هاشم و نوبل و اینا ، به نظرم یه مقدار کار رسانه ای اتفاقا لازم ه! بالاخره این آدم شاید 100 درصد ایرانی نباشه که نیست ولی مسلما از یه آمریکایی خالص ایرانی تره. فک کن اگه این بابا نوبل ببره واقعا، بالاخره یه جوری میارن اش ایران، چه بسا که خودش هم دوست داشته باشه، شاید درس ارائه نده ولی چارتا سخنرانی میکنه و همینا خوب ه. بالاخره اگه یارو 30 درصد وطن دوستی داره ما باید بکنیم اش 40 درصد، نه اینکه از همون 30 درصد هم استفاده نکنیم.
    تو همین کتاب جهانی سازی که دادی یه پاراگرافی نوشته بود که خیلی حال کردم باش. خلاصه اش این بود که تو کشورای توسعه یافته نیروی کار با وجود این همه بیمه بیکاری و بیمه درمانی و … باز از بیکاری به شدت میترسه. تو کشورای در حال توسعه که هیچ کدوم از این بیمه ها نیس، تنها پشتوانه روابطی ه که بین افراد وجود داره. اگه قرار باشه تو فرآیند توسعه این روابط از بین بره ضربه اجتماعی خیلی بدتری ه واسه این کشورا. شاید فرش و خورشت قیمه جزیی از همون روابط ان واسه ماها…

Leave a comment